پرش به محتوا

شرم

از ویکی‌واژه

(شَ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  • پهلوی
  • شرم: در پهلوی با همین ریخت کار برد داشته است ( ( خداوند رای و خداوند شرم ؛ سخن گفتنش خوب و آوایْ نرم. ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 220. )

اسم

[ویرایش]
  1. آزرم، خجلت.
  2. ناموس.
  3. آلت تناسلی.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین
  • نامه ی باستان ، جلد اول
  • لغت‌نامه دهخدا
  • فرهنگ فارسی عمید

برگردان‌ها

[ویرایش]

کلمات مرتبط

[ویرایش]
آلمانی

اسم

[ویرایش]

Scham

اسم

[ویرایش]

pudore

انگلیسی
shame