قربان
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- قُر/بان/
اسم مصدر
[ویرایش]قربان
- (ادیان): کشتن گوسفند، گاو، شتر و مانند آنها در مراسم دینی یا به مناسبت دیگر معمولا به تبت تقرب به خدا.
- عنوانی برای نشان دادن ارادت و اخلاص به فردی که دارای مقام مهمی است.
مصدر لازم
[ویرایش]قید
[ویرایش]- قربان صدقه کسی رفتن کنایه از: الف - اظهار محبت و اخلاص و ارادت کردن به کسی.
- اصرار و التماس کردن به کسی.
استعاره
[ویرایش]ریشه شناسی۲
[ویرایش]اسم
[ویرایش]قَربان
- کمان دان، جای کمان.
پانویس
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن