قربان

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • عربی

آوایش[ویرایش]

  • قُر/بان/

اسم مصدر[ویرایش]

قربان

  1. (ادیان): کشتن گوسفند، گاو، شتر و مانند آنها در مراسم دینی یا به مناسبت دیگر معمولا به تبت تقرب به خدا.
    قربان ممکن است از دو بخش قُر - بان شکل گرفته باشد و بان همان پاینده، نگهبان یا مواظب است. ولی قُر احتمال اینکه آتش باشد محتملتر است؛ بدین منوال قربان، نگهبان آتش باشد، بسیار زیاد است.[۱]
  2. عنوانی برای نشان دادن ارادت و اخلاص به فردی که دارای مقام مهمی است.

مصدر لازم[ویرایش]

  1. نزدیک شدن؛ عید قربان روز دهم ذیحجه که حاجیان در مکّه قربانی کنند.

قید[ویرایش]

  1. قربان صدقه کسی رفتن کنایه از: الف - اظهار محبت و اخلاص و ارادت کردن به کسی.
  2. اصرار و التماس کردن به کسی.

استعاره[ویرایش]

  1. صدقه، تصدق.

ریشه شناسی۲[ویرایش]

اسم[ویرایش]

قَربان

  1. کمان دان، جای کمان.

پانویس[ویرایش]

  1. هرودوت می‌گوید یونانیان تاج گل بر سر قربانی می‌نهادند، روی آن جو می‌ریختند، و مشروب نثار قربانی می‌کردند و ...

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن