قند
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
ویکیپدیا مقالهای دربارهٔ قند دارد |
آوایش
[ویرایش]- /قَند/
اسم
[ویرایش]قند
- جسم جامد سفید رنگ و شیرین حاصل از شیرة چغندر قند یا شکر که به آسانی در آب حل میشود.
- اصطلاح قند ممکن است قبل از تولید این ماده هم رایج بوده و بخش اول آن یعنی قَن در زبان معیار باستان به معنی قان یعنی خون بوده است. حکیمان گذشته عقیده داشتند مواد شیرین خونساز است.
- (مجاز): هر چیز بسیار شیرین.
استعاره
[ویرایش]- قند توی دل کسی آب شدن کنایه از: بسیار خشنود و خوشحال شدن.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن