لوت

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری[ویرایش]

ریشه‌ لغت[ویرایش]

  • فارسی

آوایش[ویرایش]

  • /لِوت/

اسم[ویرایش]

لوت

  1. لُخت، برهنه، عریان.
    ظاهرا در دنیای باستان قومی ویژه به این اسم یا صفت شهره بودند. قوم لوت.

زبان دیگر[ویرایش]

  • فرانسوی

اسم[ویرایش]

  1. سازی است که در ایران به نام عود معروف می‌باشد. پیانونوازان فرانسوی در قرون ۱۷ و ۱۸ م. برای این ساز قطعات سبکی می‌ساختند که بعدها تحت عنوان پرلود، کورانت، ساراباند، کاوت، ژیگ و غیره ظاهر شد.
  2. خوراک، غذا، خوردنی.
  3. پسر ساده، امرد، تاز.

زبان دیگر[ویرایش]

  • کردی

اسم[ویرایش]

  1. بینی، دماغ.

واژه‌های مشتق شده[ویرایش]