مرز
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- /مَرز/
اسم
[ویرایش]مرز
- قسمتی از زمین یا خطی در زمین یا عوارض طبیعی (کوه، رودخانه، و مانند آنها) که قلمرو دو کشور همسایه را از هم جدا میکند، سرحد، کناره، کران، حد.
ریشه شناسی۲
[ویرایش]اسم
[ویرایش]مُرز
- مقابل سوراخ.
- شرابی که از گندم و گاورس و جو سازند، بوزه.
ریشه شناسی۳
[ویرایش]مَرِزْ
- در گویش گنابادی یعنی به هم نریز، ریخت و پاش نکن ، خراب نکن.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن