من
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- /مَن/
ضمیر
[ویرایش]من
- ضمیر شخص منفصل، اول شخص مفرد.
- (روانشناسی): یکی از سه بخش روان در نظریه روانکاوی مقابل من برتر و نهاد.
ریشه واژه:
بر گرفته از حالت اضافه در فارسی باستان manā در فارسی میانه man ضمیر مالکی اولشخص، در فارسی نو بعنوان ضمیر فاعلی و مالکی، هر دو بکار میرود.
در گویشهای فارسی:
mo, men, ma,
در سایر زبانهای ایرانی:
adam: فارسی باستان، azem: اوستایی ad:در فارسی میانه ساسانی an : در فارسی میانه مانوی amen: در هورامی، men: در مازندرانی، az: در کرمانجی، تالشی، ولاتی (برخی گویشها)، a: در سمنانی mn: در کردی سورانی ima: در لرستانی، کردی جنوبی
واحد وزن
[ویرایش]- از واحدهای سنتی برای وزن که مقدار آن در زمانها و مکانهای مختلف، متفاوت بوده است، اغلب برابر با سه کیلوگرم. در زبانهای بین النهرین، اکدی و سومری این واحد بکار رفتهاست. از ریشه اولیه نا معلوم.
- سوراخی وسط شاهین ترازو که زبانه ترازو را از آن بگذرانند.
––––
برگردانها
[ویرایش]- ضمیر اول شخص مفرد
ضمیر اول شخص مفرد | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
م۵
- فرهنگ بزرگ سخن
- فرهنگ لغت معین