پرش به محتوا

نزدیک

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • پهلوی

آوایش

[ویرایش]
  • /نَزدیک/

صفت

[ویرایش]

نزدیک

  1. دارای فاصله کم با کسی، چیزی یا جایی، مقابل دور.
    نزدیک ممکن است در زبان معیار باستان به دو یا سه بخش قابل تجزیه باشد، آنچه عنصر خالص در این اصطلاح بوده کلمه دیک به معنای بلندی، کمی از سطح برجسته شده، است.

حرف اضافه

[ویرایش]
  1. جلو، پیش، دَم. دارای تفاوت و اختلاف کم‌ نزدیک به هم. خویشی، نسبت.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه‌ها

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن