هاشم
فارسی[ویرایش]
ریشه شناسی[ویرایش]
- نیاهندوایرانی
آوایش[ویرایش]
- [ها/شَم]
قید[ویرایش]
هاشم
- در دنیای باستان احتمالا مدیر شمعها یا مدیر مشعلها، کسی که در ارگ یا دیوان اداری وظیفه پخش و جمعآوری وسایل نوردهی در شبها را داشت.
ریشهشناسی۲[ویرایش]
- عربی
اسم[ویرایش]
هاشِم
- دوشنده شیر.
- شکننده.
- آن که نان در اشکنه خرد کند.
- نامی است از نامهای مردان.
- نام پدربزرگ پدر پیامبر اسلام.
منابع[ویرایش]
- فرهنک لغت معین
––––
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
|