واژگان معماری ایرانی
ظاهر
واژگان معماری ایرانی
- آسمانه: سقف
- آشکوب: سقف. آشکُب و آشکو هم خوانده میشود
- آمود: آنچه به تن سازه و نه جان سازه افزوده می شود. کارکرد آن در نمای سازه است
- آوگون: خمیدگی درونسوی پای تاق یا گنبد. این سبک را در چَفد سروک میتوان دید
- تاق آهنگ: گونه ای تاق که به شکل گهواره بر روی دو دیوار موازی ساخته میشود. نام دیگر آن تاق گهواره است
- اَزج یا اَزغ: عربی شده واژه سَغ. آشکوب(سقف) خمیده در برابر آشکوب تخت.
- اُستوان: ستون با مقطع گرد
- اِسپر: دیوار غیر باربر یا تیغه، همچنین تکیهگاهی ست که در تاق های به روش آجرچینی ضربی برای لنگر رج اول به کار میرود
- اَفزیر: استخوان بندی بنا یا اسکلت ساختمان
- اوزیر: همان افزیر است
- ایوارگاه: بخشی از تاق در زاویه °۶۷٫۵ درجه که نقطه اوج فشارهای درونسو است و در اثر آن فشارها چَفد های ناپیمون به درون میچاکند.
- بام: بالاترین بخش بیرونی سازه. سطح زیرین بام آشکوب یا سقف است
- بَروار: راهروهای دو سوی یک دهانه بزرگ مانند راهروهای دوسوی یک شبستان یا ایوان یا شاهنشین
- بَستو: تاق یا گنبدی مازهدار که خیز چَفد آن بسیار زیاد باشد. به آن چفد مازهدار تیز هم میگویند (بیضی ایستاده تیز)
- بیز: تاق یا گنبدی مازهای که خیز چَفد آن کمتر از بَستو ولی همچنان زیاد است. به آن «هلوچین تند» هم میگویند
- بَهر: یکای اندازه گیری طول برابر با ۳٫۳ سانتیمتر است. هر دو بَهر یک گِرِه میشود
- بِشکَم: پیشآمدگی در نمای ساختمان مانند بالکن و ایوان. بَشکَم نیز گفته میشود
- بُلُندین: نعل درگاه که در زیر آن قرار میگیرد. سَفت نیز گفته میشود. بُلُند= واداشته
- بَندروغ: تخته های آب بند که جلوی آب را سد میکنند
- پیلپا: ستونی که بار آسمانه یا سقف روی آن است.
- پاراسته: پستترین بخش تاق یا گنبد که از روی دیوار -پاکار- تا نقطه ای از تاق را که هنوز چفد(قوس) آغاز نشده دربرمیگیرد
- پَرگِره: سبکی در اجرای پوشش بیرونی گنبد به شکل طوقه چینی که در بالاترین بخش بیرونی گنبد انجام میشود
- پَرگَر: همان پَرگره
- پالگانه: در مشبک کوچکی که از آن برای پاییدن بیرون مانند پنجره بهره میبرند. تفاوتش با پنجره در این است که آهنین است و پنجره چوبی. بالکانه نیز خوانده میشود
- پَنام: عایق در سازه مانند جِرز یا کُناله و هر ساخت دیگری که سازه را هرچه بهتر در برابر تغییر دما نگه دارد.
- پالانه: تاقی که به روش چند لایه اجرا شده است. لایه هایی سبک و تیغه ای که روی هم مینشینند
- پاتوپا: روشی در آجرچینی تاق یا دیوار، نیز نام یک جور چَفد است
منابع
[ویرایش]- چفدها و طاق ها، گردآوری زهره بزرگمهری از آموزه های استاد پیرنیا، فصلنامه علمی فنی هنری
- لغت نامه دهخدا
- فرهنگ معین
- خیز و اندام گنبدهای ایران، استاد محمدکریم پیرنیا، هنر و معماری،
- شیوههای معماری ایران، گردآوری غلامحسین معماریان از آموزه های استاد پیرنیا، تهران، نشر هنر اسلامی، ۱۳۸۱