پرش به محتوا

واژگان معماری ایرانی

از ویکی‌واژه

واژگان معماری ایرانی

  • آسمانه: سقف
  • آشکوب: سقف. آشکُب و آشکو هم خوانده می‌شود
  • آمود: آنچه به تن سازه و نه جان سازه افزوده می شود. کارکرد آن در نمای سازه است
  • آوگون: خمیدگی درون‌سوی پای تاق یا گنبد. این سبک را در چَفد سروک می‌توان دید
  • تاق آهنگ: گونه ای تاق که به شکل گهواره بر روی دو دیوار موازی ساخته می‌شود. نام دیگر آن تاق گهواره است
  • اَزج یا اَزغ: عربی شده واژه سَغ. آشکوب(سقف) خمیده در برابر آشکوب تخت.
  • اُستوان: ستون با مقطع گرد
  • اِسپر: دیوار غیر باربر یا تیغه، همچنین تکیه‌گاهی ست که در تاق های به روش آجرچینی ضربی برای لنگر رج اول به کار می‌رود
  • اَفزیر: استخوان بندی بنا یا اسکلت ساختمان
  • اوزیر: همان افزیر است
  • ایوارگاه: بخشی از تاق در زاویه °۶۷٫۵ درجه که نقطه اوج فشارهای درون‌سو است و در اثر آن فشارها چَفد های ناپیمون به درون می‌چاکند.
  • بام: بالاترین بخش بیرونی سازه. سطح زیرین بام آشکوب یا سقف است
  • بَروار: راهروهای دو سوی یک دهانه بزرگ مانند راهروهای دوسوی یک شبستان یا ایوان یا شاه‌نشین
  • بَستو: تاق یا گنبدی مازه‌دار که خیز چَفد آن بسیار زیاد باشد. به آن چفد مازه‌دار تیز هم می‌گویند (بیضی ایستاده تیز)
  • بیز: تاق یا گنبدی مازه‌ای که خیز چَفد آن کمتر از بَستو ولی همچنان زیاد است. به آن «هلوچین تند» هم می‌گویند
  • بَهر: یکای اندازه گیری طول برابر با ۳٫۳ سانتیمتر است. هر دو بَهر یک گِرِه می‌شود
  • بِشکَم: پیش‌آمدگی در نمای ساختمان مانند بالکن و ایوان. بَشکَم نیز گفته می‌شود
  • بُلُندین: نعل درگاه که در زیر آن قرار می‌گیرد. سَفت نیز گفته می‌شود. بُلُند= واداشته
  • بَندروغ: تخته های آب بند که جلوی آب را سد می‌کنند
  • پیل‌پا: ستونی که بار آسمانه یا سقف روی آن است.
  • پاراسته: پست‌ترین بخش تاق یا گنبد که از روی دیوار -پاکار- تا نقطه ای از تاق را که هنوز چفد(قوس) آغاز نشده دربرمی‌گیرد
  • پَرگِره: سبکی در اجرای پوشش بیرونی گنبد به شکل طوقه چینی که در بالاترین بخش بیرونی گنبد انجام می‌شود
  • پَرگَر: همان پَرگره
  • پالگانه: در مشبک کوچکی که از آن برای پاییدن بیرون مانند پنجره بهره می‌برند. تفاوتش با پنجره در این است که آهنین است و پنجره چوبی. بالکانه نیز خوانده می‌شود
  • پَنام: عایق در سازه مانند جِرز یا کُناله و هر ساخت دیگری که سازه را هرچه بهتر در برابر تغییر دما نگه دارد.
  • پالانه: تاقی که به روش چند لایه اجرا شده است. لایه هایی سبک و تیغه ای که روی هم می‌نشینند
  • پاتوپا: روشی در آجرچینی تاق یا دیوار، نیز نام یک جور چَفد است


منابع

[ویرایش]
  • چفدها و طاق ها، گردآوری زهره بزرگمهری از آموزه های استاد پیرنیا، فصلنامه علمی فنی هنری
  • لغت نامه دهخدا
  • فرهنگ معین
  • خیز و اندام گنبدهای ایران، استاد محمدکریم پیرنیا، هنر و معماری،
  • شیوه‌های معماری ایران، گردآوری غلامحسین معماریان از آموزه های استاد پیرنیا، تهران، نشر هنر اسلامی، ۱۳۸۱