نتایج جستجو

فارسی:

  • (دَ تَ. زَ دَ) کف زدن .[ ک َ زَ دَ ] (مص مرکب ) دستک زدن/ (آنندراج ). کف دودست یا اندامی را بهم کوبیدن. کف زدن بر طبق حرکات پا. فرهنگ لغت معین ف. عمید...
    ۳۵۴ بایت (۳۲ واژه) - ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۱۳
  • کف زدن با کون .[ ک َ زَ دَ ] (مص مرکب ) دستک زدن با کون نادرست/ اشاره دارد به کف دودست یا اندامی را بهم کوبیدن. معادل انگلیسی Booty clap است که به معنای...
    ۵۸۱ بایت (۵۵ واژه) - ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۱۶
  • بهم پیچیدن”)), از نیا-هندو-اروپایی *webʰ- (همریشه یونانی υφαίνω (yfaíno), انگلیسی weave). бофтан (boftan) (بن مضارع боф) بافتن تنیدن بهم گره زدن صرف...
    ۷۵۶ بایت (۴۹ واژه) - ‏۱۰ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۰۹
  • جفتک زدن ، پشت پا زدن ، لگد زدن ، رو برگردانیدن نوعی از قماش اطلس که بر آن گل‌های زربفت باشد. گل‌ها و نشان‌ها که بر روی مهوشان از نوشیدن شراب بهم رسد،...
    ۹۰۳ بایت (۷۵ واژه) - ‏۳ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۱:۳۰
  • (ubdaēna, “پارچه‌ای”) ), از نیا-هندو-ایرانی (همریشه سنسکریت उभ्नाति (ubhnāti, “بهم پیچیدن”)), از نیا-هندو-اروپایی *webʰ- (همریشه یونانی υφαίνω (yfaíno), انگلیسی...
    ۱ کیلوبایت (۸۲ واژه) - ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۱۲