نتایج جستجو

فارسی:

نمایش (۲۰تای قبلی | ) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)
  • (تُ) (ح تیزی، برندگی. چابکی، چالاکی. ترش رویی، بدخُلقی. فرهنگ لغت معین انگلیسی virulence violence vehemence tempest rigour rigor rapidity pungency petulancy...
    ۷۷۱ بایت (۴۶ واژه) - ‏۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۵۳
  • (هَ) تندی، تیزی، شتاب. فرهنگ لغت معین...
    ۱۵۶ بایت (۷ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۰۵
  • ترخانی: نوعی سبزی معطر که طعم تندی دارد.بیشتر در نواحی جنوبی ایران کشت می شود. انگلیسی briar...
    ۲۱۶ بایت (۱۸ واژه) - ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۰۱
  • (بَ عَ) عربی بلعوم مرد بسیار خوار، کسی که غذا را به تندی بل فرهنگ لغت معین...
    ۲۶۹ بایت (۱۷ واژه) - ‏۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۴۱
  • (سَ یا سُ رَ) عربی سورة (اِم تندی، تیزی. شدت. هیبت. فرهنگ لغت معین...
    ۲۳۹ بایت (۱۴ واژه) - ‏۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۴۱
  • شتاب، مقابل کُند. شدید، قوی، تیز، برنده، گلد، چالاک. (چاشنی): دارای مزّه تندی، سوزنده، طعمی که دهان را بسوزاند، مانند: طعم فلفل. پهلوی بدخو، خشمگین. ––––...
    ۲ کیلوبایت (۳۹ واژه) - ‏۱۸ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۳۶
  • (بَ دِ) عربی باردة. تندی و تیزی چشم. تیزی شمشیر. شتابزدگی. فرهنگ لغت معین...
    ۲۶۸ بایت (۱۴ واژه) - ‏۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۵۱
  • (حِ دَّ) عربی حدة (اِم تندی، تیزی. خشم، غضب. فرهنگ لغت معین انگلیسی acuteness...
    ۲۹۳ بایت (۱۴ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۳۴
  • حوزه: [اقیانوس‌شناسی] لایه‌ای از آب اقیانوس‌ها که در آن چگالی نسبت به عمق به‌تندی افزایش می‌یابد. «چگالی‌شیب» هم‌ارزِ «pycnocline»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی...
    ۴۱۹ بایت (۴۶ واژه) - ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۰۳
  • (تُ دَ) تندی کردن، درشتی کردن، خشم گرفتن. سر زدن غنچه و شکوفه و برگ درخت، تژ زدن، جوانه زدن. فرهنگ لغت معین...
    ۲۹۷ بایت (۲۳ واژه) - ‏۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۵۳
  • فارسی /آشوفتَن/ آشوفتن (قدیم): تندی کردن. آشفتن. دلیران به یک دیگر آشوفتند/ ... «فردوسی» فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین...
    ۶۳۹ بایت (۱۹ واژه) - ‏۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۴
  • (اُ تُ لُ) گرفتن چیزی به زور. لاف زدن. تندی، خشونت. ظلم، زور. فرهنگ لغت معین انگلیسی violence...
    ۲۹۰ بایت (۱۸ واژه) - ‏۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۵۶
  • زردرنگ. زرداب. مایعی زردرنگ و تلخ که از کبد ترشح می‌شود. مجازاً به معنی تندی. فرهنگ لغت معین انگلیسی yellow bile gall choler bile gallbladder acholous...
    ۵۳۵ بایت (۳۴ واژه) - ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۳۳
  • (سَ تَ) عربی مَرزِه، گیاهیست بیابانی خوشبو با برگ‌های ریز و گل‌های کبود که طعم تندی دارد، خوردنی ست در طب هم بکار می‌رود. فرهنگ لغت معین...
    ۳۷۰ بایت (۲۷ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۳:۲۱
  • (فُ) عربی آرام شدن، سست شدن. آرام شدن پس از تندی و سختی. (اِم بی حا لی، ضعف. کندی، آرامی. فرهنگ لغت معین انگلیسی weakness languor discouragement dereliction...
    ۴۵۹ بایت (۲۹ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۱۶
  • هورمونی که از بخش مرکزی غده فوق‌کلیوی ترشح می‌شود و باعث افزایش فشارخون، تندی ضربان قلب، افزایش قندخون، و احساس هیجان در انسان می‌شود؛ اپی‌نفرین. آدرنال...
    ۸۳۲ بایت (۳۴ واژه) - ‏۲۵ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۱۳
  • بر دول آسیا طوری نصب کنند که چون آسیا به گردش درآید، سر آن چوب حرکت کند و به دول خورد و دول را بجنباند و دانه به تندی در گلوی آسیا ریزد. فرهنگ لغت معین...
    ۴۰۳ بایت (۴۲ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۱۷
  • (جانوری): پرنده‌ای آوازخوان که در آب خنک و تمیز جویبارهای کوهستانی که جریان تندی دارند، زندگی می‌کند؛ برای تغذیه به عمق آب شیرجه می‌زند، می‌تواند مدتی زیر...
    ۶۳۶ بایت (۴۲ واژه) - ‏۲۷ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۴:۱۰
  • زیادی حباب کوچک و از بین رفتن ناگهانی آنها در مایعی که فشار آن به‌شدت و به‌تندی تغییر می‌کند. «کاواک‌زایی» هم‌ارزِ «cavitation۳»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی...
    ۷۲۲ بایت (۷۸ واژه) - ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۵:۰۰
  • که تیز دود. - مثل مورچه سواری؛ دائم‌الحرکة. بی سکون. مثل مورچه سواری راه رفتن؛ دائم در حرکت بودن. به تندی حرکت کردن. مورچه سواری (در تاریخ 2022-07-02)....
    ۷۳۲ بایت (۳۷ واژه) - ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۴۳
نمایش (۲۰تای قبلی | ) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)