نتایج جستجو

(خَ) خیْرَ :(khira) در گویش گنابادی یعنی گستاخ ، پر رو ، جسور ، بی حیا و بی شرم ، بی پروا عربی نیکویی. پاداش، پاداش نیک. صواب. بابرکت. فرهنگ لغت معین...

(اُ غُ. بِ. خِ) تُر - عربی جملة دعایی به معنی: خیر پیش، به سلامت. روز به خیر، وقت به خیر. فرهنگ لغت معین...

بانی خیر...

ایرانی /نهَ/خِیر/ نخیر (مودبانه): نه‌خیر؛ گاهی هم بجای خیر پاسخ منفی. فرهنگ بزرگ سخن...

آرماگدون آرماگدن به معنای آخر دنیا و نبرد خیر و شر می باشد که در انجیل و تورات نیز به آن اشاره شده است. نبرد خیر و شر...

سلام من محمد خیر اندیش هستم....

فارسی /صُبح/بِ/خیر/ صبح بخیر عبارتی که هنگام صبح، همراه سلام و برای تحیت گفته می‌شود؛ صبح شما همراه با خیر و خوشی باشد. فرهنگ بزرگ سخن...

عبدالرضا وکیلی خیر مدرسه ساز نیشابوری...

(اَ) عربی جِ خیر؛ نیکان، برگزیدگان. فرهنگ لغت معین...

پهلوی /نهَ/ نه نشانه پاسخ منفی به پرسش، حرف نفی. خیر مقابل بلی. نِه شهر، آبادی. نُه عددی بزرگتر از هشت و کمتر ازده. –––– ترجمه‌ها فرهنگ لغت معین فرهنگ...

آذری /یُخ/ نیست، موجود نیست. نه، خیر، نخیر. هن یوخه –––– ترجمه‌ها...

(ثَ) عربی کسی که عمل نیکو و خیر کند. فرهنگ لغت معین...

نهی کردن کنایه از: کسی را به اطاعت از خود واداشتن. امری، وجه‌ امری، امر خیر، امر و نهی، امر به معروف، ترجمه‌ها فرهنگ لغت معین/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ...

(~. خا تَ) عربی دعای خیر خواستن. فرهنگ لغت معین...

(وَ) آن چه که در آن خیر و نفعی نباشد. مانند: چاه بدون آب. فرهنگ لغت معین...

(ثَ یِّ) عربی ثنویة گروهی که به دو مبدأ خیر و شر اعتقاد دارند، دوالیسم. فرهنگ لغت معین...

(خَ یا خِ یِّ) عربی خیریة (ص نسب.) مؤنث خیری ؛ وابسته به خیر: امور خیریه (کارهایی که نفع و خیر همه در آن باشد) فرهنگ لغت معین انگلیسی welfare welfarism...

قبول یا تأسف از کاری از دهان برآورند. نه، خیر. فرهنگ لغت معین نُچ :(noch) در گویش گنابادی افسوس ، اَه ، خیر ، نخیر ، نه، واژه ای که در هنگام واکنش به...

(مُ) پهلوی فال نیک، دعای خیر. مقابل مرغوا. فرهنگ لغت معین...

(یُ مْ) عربی خیر و برکت، خجستگی. فرهنگ لغت معین گوش ترجمه‌ها انگلیسی propitious lucky portent mascot...