نتایج جستجو
صفحهٔ «خود را به آن راه زدن» را در این ویکی بسازید! الگوهای پیشساختهٔ سرواژه ممکن است در ورود لغتها به شما کمک کنند:
فارسی: |
- فارسی /آسیب/زدَن/ آسیبزدن به کسی یا چیزی آسیب زدن؛ آسیب به کسی رساندن. ملخ به مزارع آسیب زده. ضرر رساندن، زخمی کردن فرهنگ بزرگ سخن...۶۵۳ بایت (۲۶ واژه) - ۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۲
- (تِ رِ. زَ دَ) (عا.) کاری را به ناشیانه ترین شکل انجام دادن، گند زدن، تِر زدن. فرهنگ لغت معین...۲۶۵ بایت (۲۰ واژه) - ۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۳۱
- (زَ دَ) ریشه زدن. نقش زدن. فرهنگ لغت معین...۱۷۵ بایت (۹ واژه) - ۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۰۰
- (چَ. زَ دَ) سیلی زدن. فرهنگ لغت معین (چُ. زَ دَ) چنباتمه زدن، چندک زدن. فرهنگ لغت معین...۳۴۴ بایت (۱۸ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۲۶
- (دَ تَ. زَ دَ) کف زدن .[ ک َ زَ دَ ] (مص مرکب ) دستک زدن/ (آنندراج ). کف دودست یا اندامی را بهم کوبیدن. کف زدن بر طبق حرکات پا. فرهنگ لغت معین ف. عمید...۳۵۴ بایت (۳۲ واژه) - ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۱۳
- (زَ دَ) گزیدن. کنایه از: زخم زبان زدن، طعنه زدن. فرهنگ لغت معین ایتالیایی pungere stuzzicare...۳۲۳ بایت (۱۶ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۴۷
- رکاب زدن ترجمهها ایتالیایی pedalare...۵۲۷ بایت (۵ واژه) - ۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۵۶
- فارسی /آمپول/زدَن/ آمپولزدن (گفتگو): تزریق کردن دارویی که در آمپول هست. انژکسیون. برای آمپول زدن او را برده بودم. «مخملباف» فرهنگ بزرگ سخن...۵۴۳ بایت (۲۴ واژه) - ۲۲ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۳۶
- داد زدن ترجمهها فریاد زدن نعره کشیدن...۵۹۶ بایت (۷ واژه) - ۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۳۷
- تیک زدن لاس ردن ترجمهها...۴۹۳ بایت (۵ واژه) - ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۱۷
- فارسی /آبله/زدن/ آبلهزدن آبله درآوردن؛ تاول زدن. فرهنگ بزرگ سخن...۴۱۴ بایت (۱۱ واژه) - ۵ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۵۰
- فارسی /حَرف/زَدَن/ حرفزدن سخن گفتن، تولید کلمات از طریق صوت. صحبت کردن، گفتگو کردن، گپ زدن، اختلاط کردن. –––– ترجمهها فرهنگ لغت معین...۸۴۴ بایت (۲۳ واژه) - ۲۵ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۲
- سرو (فرانسوی) + زدن (فارسی) سرویس زدن (در بازیهایی مانند بدمینتن، تنیس، پینگپونگ و والیبال برای آغاز کردن بازی ضربه زدن به توپ به طوری که توپ از روی...۹۷۳ بایت (۳۵ واژه) - ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۲۹
- (~. زَ دَ) فریاد زدن اسب. فرهنگ لغت معین...۱۷۱ بایت (۸ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۱۵
- (زَ دَ) دوختن پارگی، بخیه زدن. فرهنگ لغت معین...۱۸۷ بایت (۹ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۰۸
- (~. زَ دَ) در هم آمیختن، به هم زدن. فرهنگ لغت معین...۱۹۲ بایت (۱۱ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۵۹
- (زَ دَ) رفتن، راه پیمودن. فرهنگ لغت معین گام زدن ترجمهها...۶۳۱ بایت (۱۱ واژه) - ۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۵۰
- فارسی /زَنگ/زَدَن/ زنگزدن (مواد): ایجاد شدن قشری از اکسید آهن بر روی سطح آهن یا بعضی آلیاژهای آن؛ زنگار گرفتن فلز و آیینه و مانند آن. (گفتگو): تماس تلفنی...۸۷۴ بایت (۴۰ واژه) - ۲۵ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۴:۳۲
- فارسی /آستین/زدن/ آستینزدن (قدیم): آستین بر سر کسی زدن؛ و به مجاز راندن و دور کردن او. شاید که آستینت بر سر زنند سعدی/ تا چون مگس نگردی گِرد شکر دهانان...۶۱۲ بایت (۳۶ واژه) - ۴ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۴
- /آستین/بالا/زدن/ آستینبالازدن تا کردن آستین یا کشیدن آن به طرف سر شانه. (گفتگو): آماده شدن برای اقدام کاری یا حل مشکلی. دیگر وقت آن است که آستینت را بالا بزنی...۶۴۴ بایت (۴۱ واژه) - ۴ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۳۹