نتایج جستجو

فارسی:

نمایش (۲۰تای قبلی | ) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)
  • فارسی /آسیب/زدَن/ آسیب‌زدن به کسی یا چیزی آسیب زدن؛ آسیب به کسی رساندن. ملخ به مزارع آسیب زده. ضرر رساندن، زخمی کردن فرهنگ بزرگ سخن...
    ۶۵۳ بایت (۲۶ واژه) - ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۲
  • (تِ رِ. زَ دَ) (عا.) کاری را به ناشیانه ترین شکل انجام دادن، گند زدن، تِر زدن. فرهنگ لغت معین...
    ۲۶۵ بایت (۲۰ واژه) - ‏۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۳۱
  • (زَ دَ) ریشه زدن. نقش زدن. فرهنگ لغت معین...
    ۱۷۵ بایت (۹ واژه) - ‏۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۰۰
  • (چَ. زَ دَ) سیلی زدن. فرهنگ لغت معین (چُ. زَ دَ) چنباتمه زدن، چندک زدن. فرهنگ لغت معین...
    ۳۴۴ بایت (۱۸ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۲۶
  • (دَ تَ. زَ دَ) کف زدن .[ ک َ زَ دَ ] (مص مرکب ) دستک زدن/ (آنندراج ). کف دودست یا اندامی را بهم کوبیدن. کف زدن بر طبق حرکات پا. فرهنگ لغت معین ف. عمید...
    ۳۵۴ بایت (۳۲ واژه) - ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۱۳
  • (زَ دَ) گزیدن. کنایه از: زخم زبان زدن، طعنه زدن. فرهنگ لغت معین ایتالیایی pungere stuzzicare...
    ۳۲۳ بایت (۱۶ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۴۷
  • رکاب زدن ترجمه‌ها ایتالیایی pedalare...
    ۵۲۷ بایت (۵ واژه) - ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۵۶
  • فارسی /آمپول/زدَن/ آمپول‌زدن (گفتگو): تزریق کردن دارویی که در آمپول هست. انژکسیون. برای آمپول زدن او را برده بودم. «مخمل‌باف» فرهنگ بزرگ سخن...
    ۵۴۳ بایت (۲۴ واژه) - ‏۲۲ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۳۶
  • داد زدن ترجمه‌ها فریاد زدن نعره کشیدن...
    ۵۹۶ بایت (۷ واژه) - ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۳۷
  • تیک زدن لاس ردن ترجمه‌ها...
    ۴۹۳ بایت (۵ واژه) - ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۱۷
  • فارسی /آبله/زدن/ آبله‌زدن آبله درآوردن؛ تاول زدن. فرهنگ بزرگ سخن...
    ۴۱۴ بایت (۱۱ واژه) - ‏۵ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۵۰
  • فارسی /حَرف/زَدَن/ حرف‌زدن سخن گفتن، تولید کلمات از طریق صوت. صحبت کردن، گفت‌‌گو کردن، گپ زدن، اختلاط کردن. –––– ترجمه‌ها فرهنگ لغت معین...
    ۸۴۴ بایت (۲۳ واژه) - ‏۲۵ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۲
  • سرو (فرانسوی) + زدن (فارسی) سرویس زدن (در بازی‌هایی مانند بدمینتن، تنیس، پینگ‌پونگ و والیبال برای آغاز کردن بازی ضربه زدن به توپ به طوری که توپ از روی...
    ۹۷۳ بایت (۳۵ واژه) - ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۲۹
  • (~. زَ دَ) فریاد زدن اسب. فرهنگ لغت معین...
    ۱۷۱ بایت (۸ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۱۵
  • (زَ دَ) دوختن پارگی، بخیه زدن. فرهنگ لغت معین...
    ۱۸۷ بایت (۹ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۰۸
  • (~. زَ دَ) در هم آمیختن، به هم زدن. فرهنگ لغت معین...
    ۱۹۲ بایت (۱۱ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۵۹
  • (زَ دَ) رفتن، راه پیمودن. فرهنگ لغت معین گام زدن ترجمه‌ها...
    ۶۳۱ بایت (۱۱ واژه) - ‏۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۵۰
  • فارسی /زَنگ/زَدَن/ زنگ‌زدن (مواد): ایجاد شدن قشری از اکسید آهن بر روی سطح آهن یا بعضی آلیاژهای آن؛ زنگار گرفتن فلز و آیینه و مانند آن. (گفتگو): تماس تلفنی...
    ۸۷۴ بایت (۴۰ واژه) - ‏۲۵ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۴:۳۲
  • فارسی /آستین/زدن/ آستین‌زدن (قدیم): آستین بر سر کسی زدن؛ و به مجاز راندن و دور کردن او. شاید که آستینت بر سر زنند سعدی/ تا چون مگس نگردی گِرد شکر دهانان...
    ۶۱۲ بایت (۳۶ واژه) - ‏۴ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۴
  • /آستین/بالا/زدن/ آستین‌بالا‌زدن تا کردن آستین یا کشیدن آن به طرف سر شانه. (گفتگو): آماده شدن برای اقدام کاری یا حل مشکلی. دیگر وقت آن است که آستینت را بالا بزنی...
    ۶۴۴ بایت (۴۱ واژه) - ‏۴ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۳۹
نمایش (۲۰تای قبلی | ) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)