نتایج جستجو

فارسی:

نمایش (۲۰تای قبلی | ) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)
  • اخذرای رای‌شماری صورت آرا کله سر رای‌دادن حائزشدن رای‌گرفتن...
    ۲۷۰ بایت (۹ واژه) - ‏۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۴۶
  • سر، کله...
    ۱۲۴ بایت (۲ واژه) - ‏۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۰۱
  • سر، کله...
    ۱۳۶ بایت (۲ واژه) - ‏۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۰۴
  • testa مونث سر، کله...
    ۲۰۶ بایت (۴ واژه) - ‏۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۵
  • ----- سر، کله...
    ۱۸۴ بایت (۲ واژه) - ‏۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۵۹
  • калла سر، کله...
    ۱۱۴ بایت (۳ واژه) - ‏۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۲۴
  • сар سر، کله...
    ۱۱۰ بایت (۳ واژه) - ‏۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۷
  • kokë سر، کله...
    ۱۲۱ بایت (۳ واژه) - ‏۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۳۷
  • cabeza مونث سر، کله...
    ۱۲۶ بایت (۴ واژه) - ‏۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۱۳
  • (~. رَ تَ) (عا.) ور رفتن، سر و کله زدن. فرهنگ لغت معین...
    ۱۹۳ بایت (۱۲ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۵۶
  • (کِ لَّ) پهلوی دکتر کزازی در مورد واژه ی "کله " می نویسد : ( ( کله kola به معنی کاکل و طرّه است و ریختی از" کلاله". می تواند بود که ستاک واژه همان باشد...
    ۳ کیلوبایت (۲۸۷ واژه) - ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۱۶
  • فرهنگ لغت معین برتافتن (~. بَ تَ) سرخ، سرخ رنگ. فرهنگ لغت معین (~.) (سِر) نهان. سَر کله. ترجمه‌ها از اعضای بدن شامل گردن به با لاتین رییس، مه ترکی فکر، اندیشه...
    ۴ کیلوبایت (۲۴۵ واژه) - ‏۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۴۹
  • لغت معین (کَ لَ) برخورد همراه با تلاش، مبارزه و کشمکش با کسی یا چیزی. فرهنگ لغت معین خرچنگ اسم مصدر سر و کله زدن ور رفتن درگیر شدن kalanjar# کِلِنجار...
    ۵۶۴ بایت (۳۵ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۵۶
  • (~. شُ دَ) (عا.) سقوط کردن، در اثر سستی با سر افتادن. فرهنگ لغت معین...
    ۲۱۹ بایت (۱۴ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۵۷
  • (کُ) ریشه شناسی پهلوی دکتر کزازی در مورد واژه ی "کله " می نویسد : ( ( کله kola به معنی کاکل و طرّه است و ریختی از" کلاله". می تواند بود که ستاک واژه همان...
    ۲ کیلوبایت (۲۱۶ واژه) - ‏۱۷ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۴۶
  • (سَ رُ. کَ لُِ. زَ دَ) (عا.) بحث کردن، گفتگو کردن. فرهنگ لغت معین...
    ۲۱۴ بایت (۱۴ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۳:۱۰
  • رصدی و آشکارسازها] سحابی‌ای تاریک در صورت فلکی جبار که به ‌شکل سر اسب رصد می‌شود. «سحابی کلّه‌اسب» هم‌ارزِ «Horsehead Nebula, Barnard ۳۳»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی...
    ۴۴۳ بایت (۵۲ واژه) - ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۴۲
  • (“از سر غرق کردن”). آیپا: /kæpˈsaɪz/ capsize (سوم شخص مفرد حال ساده capsizes، حال استمراری capsizing، گذشته ساده و گذشته استمراری capsized) کله‌پا شدن،...
    ۶۱۶ بایت (۴۲ واژه) - ‏۲۰ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۴۳
  • appearing on our screens (= we will be able to see it) later this year. رسیدن؛ سر و کله پیدا شدن: If she hasn't appeared by ten o'clock I'm going without her....
    ۱ کیلوبایت (۱۷۱ واژه) - ‏۲۶ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۴۵
  • استمراری ing، گذشته ساده و گذشته استمراری disputed) ستیزه کردن بر سر یک دیدگاه یا ادعا، سر و کله زدن They disputed my proposal. آن‌ها پیشنهاد من را به بحث گذاشتند...
    ۷ کیلوبایت (۳۳۲ واژه) - ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۴۰
نمایش (۲۰تای قبلی | ) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)