پرک
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /پِرک/
اسم
[ویرایش]پِرگ
- بوی پیه گندیده.
- بوی ظرف چرب ناپاک شسته و مانند آن.
ریشه شناسی۲
[ویرایش]اسم
[ویرایش]پَرَک
- برگهای خرد شده کاهو و نظایر آن، ماده غذایی خشک شده یا خمیر ماده غذایی که با خشککن غلتکی خشک شده باشد؛ جو یا گندم پرک شده.
اسم مصغر
[ویرایش]––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین