چالش
ظاهر
فارسی
[ویرایش]لِ
ریشهشناسی
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- جنگ؛ جدال؛ مبارزه: بفرمود شه تا دلیران روم / نمایند چالش درآن مرزوبوم (نظامی۵: ۷۹۲).
- (اسم) امری که باید برای آن چارهای پیدا شود؛ مسئله.
- [قدیمی] رفتار از روی کبر و غرور و نخوت.
- [قدیمی] با ناز و غرور خرامیدن.
منابع.
فرهنگ واژه های اوستا
فرهنگنامه کوچک پهلوی
فرهنگِ سنسکریت - فارسی