چمدان
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
- چمدان معادل ابجد 98 تعداد حروف 5 تلفظ čame(a)dān نقش دستوری اسم ترکیب (اسم) [روسی، مٲخوذ از فارسی: جامهدان] مختصات (چَ مِ) [ روس . ] (اِمر.) آواشناسی CamedAn الگوی تکیه WWS شمارگان هجا 3 منبع واژگان مترادف و متضاد لغتنامه دهخدا چمدان یا جامه دان جای لباس است که آن را به شکل صندوق از چرم درست می کنند. چمدان در روسی به ظن قوی از جامه دان فارسی گرفته شده است
آوایش
[ویرایش]- /چَمِدان/
اسم
[ویرایش]چمدان
- کیف بزرگ تقریبا مکعب مستطیل شکلی که معمولا در آن، وسایل سفر را میگذارند.
- چمدان ممکن به زبان معیار باستان تعلق داشته باشد و متشکل از دو کلمه چَمِه - دان بوده و دان علاوه بر دانستن، معرف مجموعه نیز هست، مانند خاندان یعنی مجموع خانواده.
- کیف بزرگ چرمی یا برزنتی یا غیره که هنگام سفر لباسها یا لوازم دیگر را در آن نگه میدارند.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن
- فرهنگ لغت معین