چک
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
فارسی[ویرایش]
(چِ)
ریشهشناسی[ویرایش]
- مأخوذ از فارسی
اسم[ویرایش]
- برگهای که به موجب آن شخص میتواند از حساب خویش در بانک پول بردارد یا به دیگری بدهد. ؛ ~ بی محل چکی که به علتی برگشت داده شود خواه صاحب چک در بانک موجودی داشته باشد یا نه: ؛ ~ مسافرتی چک تضمین شدهای با رقم مشخص که بیشتر در مسافرتها از آن استفاده میشود، تراولر چک.
(~.)
ریشهشناسی[ویرایش]
- به زانو نشستن، چنباتمه زدن، بر سر دو پای نشستن، جندک زدن.
(چَ)
- نک چهارشاخ.
(چُ)
- چوک: آلت تناسلی مرد؛ نره.
(~.)
- معدوم، نابود.
(~.)
(اِصت.)
- چکاچاک. چکاچک. چقاچاق: آواز ضربت تیغ، صدایی که از چیزی برآید مانند شکستن چوب و نی و خوردن چیزی بر چیزی.
- گردویی که مغز آن به آسانی برنیاید.
(~.)
- فک اسفل، چانه، چک و چانه.
(~.)
- سیلی، تپانچه.
(~.)
- سخن، کلام.
(~.)
- قطره.
- صدای افتادن قطرة آب.
(~.)
- جیک: یک جانب از چهار جانب بجول، دزد؛ م
چُکْ :(chok) در گویش گنابادی یعنی کیر ، آلت تناسلی مردانه
واژههای وابسته[ویرایش]
برگردانها[ویرایش]
- انگلیسی: drop
آوایش[ویرایش]
- چَ
کشیده. توگوشی. ضربهای که با کف دست به روی گونه و کنار گوش میزنند.
آوایش[ویرایش]
- چِ
قید[ویرایش]
- پک.