چکچک
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- نیاهندوایرانی
آوایش
[ویرایش]- /چَک/چَک/
اسم مرکب
[ویرایش]چکچک
- متشکل از چک مضاعف، سخن و خبری که در افواه افتد.
- چکچک علاوه بر یک ناحیه کوهستانی در استان یزد، در زبان معیار باستان به معنی بکٍشبکِش بوده، ظاهراً باید توسط کسی ادا میشده که زیر بار بوده و تحمل آنرا نداشته است.
مترادفها
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین