کرم

از ویکی‌واژه
كرم, و گرم را هم ببینید.
کرم خاکی

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناشی[ویرایش]

پهلوی

از نیا-ایرانی, از نیا-هندو-ایرانی, از نیا-هندو-اروپایی *kʷr̥mis (کرم). همریشه‌ها شامل سنسکریت कृमि (kṛ́mi, کرم), نیا-اسلاوی *čьrvь (کرم) و لیتوانیایی kirmìs (کرم).

اسم[ویرایش]

کرم (جمع کرم‌ها)

  1. جانوری بی‌مهره که مانند مار است و می‌خزد.
  2. (رایانه) بدافزار، بدافزاری که همچون کرم طبیعی پوشه‌های مورد هدف را تخریب می‌کند
دری کرم
پارسی ایران کرم
تاجیکی кирм (kirm)
اصطلاحات اشتقاقی[ویرایش]

ریشه‌شناسی ۲[ویرایش]

از فرانسوی crème.

اسم[ویرایش]

کرم (جمع کرم‌ها)

  1. خامه، سرشیر (فراورده لبنی)
  2. لوسیون، شویه

ریشه‌شناسی ۳[ویرایش]

از عربی كَرَم(karam).

اسم[ویرایش]

کرم (جمع کرم‌ها)

  1. بخشایش
  2. دهش
  3. بزرگی
دری کرم
پارسی ایران کرم
تاجیکی карам (karam)
اصطلاحات وابسته[ویرایش]

اسم خاص[ویرایش]

کرم (Karam)

  1. یک اسم کوچک‌مردانه‌ .

ریشه‌شناسی ۴[ویرایش]

از یونانی باستان κράμβη (krámbē, کلم).

اشکال دیگر[ویرایش]

دری کرم
پارسی ایران کرم
تاجیکی карам (karam)

اسم[ویرایش]

کرم (جمع کرم‌ها)

  1. (نادر) کلم

ریشه‌شناسی ۵[ویرایش]

از عربی كَرْم(karm).

اسم[ویرایش]

کرم (جمع کرم‌ها)

  1. انگور , انگور سیاه، وین، تاک
دری کرم
پارسی ایران کرم
تاجیکی карм (karm)

برگردان‌ها[ویرایش]

منابع.
فرهنگِ واژه های اوستا
فرهنگنامه کوچک پهلوی