کرچ
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- نیاهندوایرانی
 |
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ کرچ دارد |
آوایش
[ویرایش]/کِرْچ/
نام‌جا
[ویرایش]
کرچ
- بندری است در کرانه شرقی شبه جزیره کریمه در ساحل دریای آزوف. در گذشته در محل کنونی کرچ شهر بوسپوروس برپا بود.
- بوغاز کرچ، همان بوسفور کیمًّری که دریای آزوف را به دریای سیاه متصل می‌کند. بوغاز بوسفور و رود دُن را در عهد قدیم سرحد اروپا و آسیا می‌انستند.
اسم
[ویرایش]- قاچ، یک قاچ از هندوانه یا خربزه. تراشه خربزه و هندوانه.
- کِرُچْ :در گویش گنابادی یعنی خورد کردن با دندان ، ریزه ریزه کردن با دندان
صفت
[ویرایش]- حالت مرغی که آمادة خوابیدن روی تخم.
ریشه شناسی۲
[ویرایش]- /کَرْچ/
اسم
[ویرایش]- (گیلکی): گوی گریبان. شکاف گریبان پیراهن و کرته.
- در لهجه گیلکی بمعنی ترد و شکننده که زیر دندان صدا کند و این صفت خوب است برای شیرینی ها و امثال آن ، چه برای تری هوا همه چیز در آنجا مرطوب است . (دهخدا)
ریشه شناسی۳
[ویرایش]- /کُرْچ / کَرَچ/
اسم
[ویرایش]- تریشه، قطعه، پاره.
مترادف‌ها
[ویرایش]––––
برگردان‌ها
[ویرایش]| ترجمه | ||||||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| ||||||||
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ لغت دهخدا