پرش به محتوا

کشاجم

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /کَشا/جَم/

اسم خاص

[ویرایش]

کشاجم

  1. محمودبن‌حسین‌بن سندی‌بن‌شاهک، از شعرای قرن چهارم، کشاجم لقب او است که مخففی از صفات او، کاتب، شاعر، ادیب، اهل جدل و منطق است.

صفت نسبی

[ویرایش]
  1. کسی که هم کاتب (نویسنده). و هم شاعر (چکامه سرا) و هم منجم (اخترشناس) باشد. (علامت اختصاری)

منابع

[ویرایش]