پرش به محتوا

کیکولی

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه شناسی

[ویرایش]
  • پارسی باستان

آوایش

[ویرایش]
  • [کی/کولی]

اسم

[ویرایش]

کی‌کولی

  1. لوح یادداشتی از مردم میتانی به زبان هند و اروپایی که محققان آنرا رساله کیکولی نامیده‌اند و در این رساله اصطلاح مسابقه اسب‌دورانی محفوظ مانده است.
    کیکولی از دو بخش کی - کولی تشکیل شده احتمالا باید پادشاه کولی‌ها در ذهن متصور نماید.

منابع

[ویرایش]

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه