گران
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- /گِر/آن/
صفت
[ویرایش]گران
- دارای قیمتی بیشتر از همانندیهای خود، مقابل ارزان.
- گران ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش گِر یعنی چرخیدن (در گود زورخانه)؛ و آن یعنی به صفت گِر موسوم بودن است؛ دو گروه مشمول این واژه بودند نخست جنگجویان مسلط به گِر خوردن در میدان جنگ، و دیگر رقاصان.
- پربها، سنگین، ثقیل. بسیار، بی شمار. سنگینی، سنگینی غم. ناگوار، ناپسند. طاقت فرسا، مشکل. عظیم، بزرگ. مؤثر.
جستارهای وابسته
[ویرایش]––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن
- فرهنگ لغت معین