پرش به محتوا

گزارش

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه شناسی

[ویرایش]

آوایش

[ویرایش]

اسم مصدر

[ویرایش]

گزارش

  1. شرح و بیان کارهای انجام گرفته و مذاکرات یا تصمیمات به‌صورت کتبی یا شفاهی.
  2. نوشته‌ای بیان کننده کارهای انجام گرفته شده.
    گزارش از دو قسمت گز - آرش تشکیل شده و مفهوم آن به زبان معیار باستانباستان، یعنی فاصله گام‌های آرش که احتمالا منظور از گَز واحد طولی قدیم، همین است.
  3. تعبیر خواب.
  4. شرح و تفسیر.
  5. بیان، اظهار.
  6. اطلاع، اعلام.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]