account (سوم شخص مفرد از حال ساده accounts, حال استمراری accounting, گذشته ساده و اسم مفعولی accounted)
- دلیل موجه اقامه کردن,جبران کردن,حساب پس دادن,توضیح دادن,توجیه کردن
- به حساب آوردن,برشمردن
account (جمع accounts)
- توجیه,بیان
- محاسبه,شمارش,حساب,صورت حساب
- اهمیت,اعتبار
- داستان,وصف,شرح,روایت,نقل