پرش به محتوا

گوگرنتو

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • بهاری

آوایش

[ویرایش]
  • /گِؤگَرن/توو/

اسم مرکب

[ویرایش]

گوگرنتو

  1. مترادف هر علائمی از سبز شدن در زبان فارسی، که گاهی در ساختار جمله دانه‌ای از روییدن هم تفهیم می‌گردد.
    بی دانهَ گؤگرَنْتوو یؤخ دِ.
    یک دانه سبز شدنی نیست.

مترادف‌ها

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ شمس