پرش به محتوا

یِم

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • دهش‌شده به عربی: یم

آوایش

[ویرایش]
  • /یِم/

اسم

[ویرایش]

یِم

  1. مترادف علوفه خشک یا کاه و یونجه خوراک زمستانی دام که در تابستان تهیه، خشک و‌ انبار می‌شد.
  2. (عامیانه‌بهاری): گاهی کسی که خوراک مفصلی دارد یا بیش از حد شکم‌چران است، خوراک او به یم تعبیر می‌شود.
    یِمین یِی.
    کاه و یونجه‌ات را بخور.

مترادف‌ها

[ویرایش]



ترجمه
  • انگلیسی: yem