پرش به محتوا

abroad

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی

قید

[ویرایش]

abroad (نسبی more abroad, عالی most abroad)خطای لوآ در پودمان:languages/data/3/m در خط 4121: attempt to call field '?' (a nil value).

  1. برون‌مرز، خارج از کشور، خارجه
  2. به طور گسترده، در همه جا، در سفر