پرش به محتوا

even

از ویکی‌واژه

انگلیسی

[ویرایش]

صفت

[ویرایش]

خطای لوآ در پودمان:languages در خط 258: attempt to call method 'fixDiscouragedSequences' (a nil value).

  1. صاف و هموار.
    Clear out those rocks. The surface must be even.
  2. بدون نوسان بزرگ.
    Despite her fear, she spoke in an even voice.
  3. برابری در تناسب، کمیت، اندازه و غیره.
    The distribution of food must be even.
  4. (ریاضیات, مقایسه‌ای نیست) باقی‌مانده صفر شود وقتی عددی بر ۲ تقسیم شود.
    Four, fourteen and forty are even numbers.

برگردان‌ها

[ویرایش]

قید

[ویرایش]

even (نسبی نیست)خطای لوآ در پودمان:utilities در خط 145: attempt to index upvalue 'category_namespaces' (a nil value).

  1. تاکید بیشتر در هنگام مقایسه
    I was strong before; but now I am even stronger.

برگردان‌ها

[ویرایش]