پرش به محتوا

süß

از ویکی‌واژه

آلمانی

[ویرایش]

آوایش

[ویرایش]
  • آیپا: zyːs
  • (پرونده)
    خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.
  • (پرونده)
    خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.
  • (پرونده)
    خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.
  • (پرونده)
    خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.

صفت

[ویرایش]

süß (برتر süßer، برترین am süßesten)

  1. شیرین
    Dieser Tee ist sehr süß, weil ich drei Löffel Zucker hineingetan habe.
    این چای خیلی شیرین است چون سه قاشق شکر اضافه کردم.
  2. ملوس
    Detlef hat seiner Frau eine kleine süße Katze geschenkt.
    دتلف برای زنش یک گربه کوچک و ملوس هدیه داد.