پرش به محتوا

آدار

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • سریانی

آوایش

[ویرایش]
  • /آدار/

اسم

[ویرایش]

آدار

  1. (گاه‌شماری): آذار. امروزه در تقویم یهودی به صورت آدار نوشته می‌شود.
    آدار در زبان بهاری به دو بخش آ - دار قابل تجزیه است و زمانی مسموع می‌شود که بخواهند با تعجب به دار که آن هم معنی چوبه‌دار یا جای تنگ است، اشاره کنند.

مترادف‌ها

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس