ابرو
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- /اَبرو/
اسم
[ویرایش]ابرو (جانوری)
- مجموع موهای کوتاه که بر بالای چشم انسان میروید. ابروی.
- مجموع موهای روییده بر ظاهر استخوان قوسی شکل بالای کاسه چشم زیر پیشانی.
استعاره
[ویرایش]- ابرو بالا انداختن: بی میلی نشان دادن، مخالفت کردن.
- خم به ابرو نیاوردن: تحمل کردن مشقت و ناله نکردن.
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین