از
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه شناسی
[ویرایش]- نیاهندوایرانی
آوایش
[ویرایش]- /اَز/
اسم
[ویرایش]از
- نشاندهنده ابتدای مکان یا زمان یا امری.
- از بصورت اسم در زبان معیار باستان به معنی له کردن بوده مانند چیزی را زیر پا له کنی یا مادهای مانند قند را در چای حل نمایی.[۱]
- بهوجود آمده به وسیلهٔ.
- گریهزا.
- معمولا با ترکیب اِز و جِز میآید.
حرف اضافه
[ویرایش]- علامت مفعول غیر - صریح یا باواسطه.
- علامت ابتدا و آغاز.
قید
[ویرایش]- با کمال میل و رغبت.
مصدر متعدی
[ویرایش]- شکست دادن، از بین بردن.
- بی نهایت خسته کردن.
کُردی
[ویرایش]ضمیر
[ویرایش]- من، اول شخص مفرد.
––––
برگردانها
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن: ISBN 964-6961-90-8