جگر
ظاهر
(جَ یا جِ گَ)
فارسی
[ویرایش]جِگَرْ :(jegar) در گویش گنابادی یعنی قلب ، شجاعت ، جرئت ، خوشگل ، خوش بر و رو ، خوش اندام
ریشهشناسی
[ویرایش]اسم
[ویرایش]کبد، یکی از اعضای داخلی بدن انسان و حیوان به رنگ سرخ تیره که نقش مهمی در سیستم گوارشی بدن دارد. ؛ ~به دندان گرفتن (کن.)
تحمل کردن، شکیبایی کردن. ؛ ~ ِ کسی آتش گرفتن (کن.)
- الف - احساس تشنگی شدید کردن. ب - احساس دلسوزی یا ناراحتی شدید کردن.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
تشنه (~. تِ نِ)
صفت مرکب
[ویرایش]- بسیار مشتا
قید
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
- ایتالیایی
اسم
[ویرایش]- انگلیسی
- liver