رود

فارسی

ریشه‌شناسی

پهلوی

اسم

نهر، جوی.

منابع

فرهنگ لغت معین

فرزند، پسر یا دخ

ریشه‌شناسی

از فارسی باستان rautah از هند و اروپایی srew-(جریان)

.

منابع

فرهنگ لغت معین

جامگان (مِ)

ساز، ساز زهی.
سرود.

منابع

فرهنگ لغت معین

اسم مرکب

جِ رود جامه.

منابع

فرهنگ لغت معین

اسم

رود
رابه‌ای بزرگ از آب، رودخانه.
اخترشناسی: هم‌اخترانی (صورت فلکی)

کشیده در نیمکره‌ی جنوبی.

آوایش

/رود/؛ SAMPA: /"rud

نویسه گردانی

Unipers: rud

ریشه‌شناسی

Rud, from Mid.Pers. rôd "river," O.Pers. rautah- "river;" cf. Skt. srotas- "river," sru- "to flow;" Pali sota- "stream, flood;" Gk. rhoos "a stream, a flowing," from rhein "to flow;" O.E. stream; Ger. Strom; PIE base sreu- "to flow."

Abbreviations and symbols

Transliteration of Persian characters

برگردان‌ها

ترجمه‌ها

آلمانی: Fluss ^de، Strom ^de
ارمنی: գետ ^hy
اسپانیایی: río ^es
اسلواکیایی: rieka ^sk
انگلیسی: river ^en
ایتالیایی: fiume ^it
پرتغالی: rio ^pt
تاجیکی: рӯд ^tg، дарё ^tg، наҳр ^tg
ترکی استانبولی: nehir ^tr، ırmak ^tr
چکی: řeka ^cs
روسی: река ^ru
عبری: ^he נהר (nahár)
فرانسوی: fleuve ^fr، rivière ^fr
هلندی: rivier ^nl، stroom ^nl
یونانی: ποταμός ^el، ποτάμι ^el

ترجمه‌ها

انگلیسی: Eridanus ^en

بن مایه (مرجع

حیدری ملایری، م. فرهنگ ریشه شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک، ۲۰۰۵

انگلیسی: stream