ولایت
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه شناسی
[ویرایش]- نیاهندوایرانی
آوایش
[ویرایش]- [وِل/ آی/ عت]
قید
[ویرایش]ولایت
- کسی که ویلان و سرگردان در غربت سپری کند.
ریشهشناسی ۲
[ویرایش]- عربی
اسم
[ویرایش]- شهرستان. بخشهایی از یک کشور که یک نفر والی بر آنها فرمانروایی کند.
- ولایة. (جمع): ولایات.
صفت
[ویرایش]- فرمانروایی، پادشاهی.
مصدر لازم
[ویرایش]- حکومت کردن، تسلط داشتن.
- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|