پرش به محتوا

چهارگوشه

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

چَ شِ

صفت

[ویرایش]

چهار+گوشهچارگوشه

  1. =چهارگوش
  2. (ریاضی) چندضلعی که چهار زاویه دارد.

اسم

[ویرایش]
  1. (ریاضی) چندضلعی که چهار زاویه دارد.
  2. [مجاز] تخت پادشاهی.
  3. [مجاز] تابوت: ◻︎ در گوشه نشست و ساخت توشه / تا کی رسدش چهارگوشه (نظامی۳: ۴۴۵).
  4. چهارجهت؛ چهارسمت؛ چهارطرف.