پرش به محتوا
رَ/رِ
- [هندی] ساری، سار، چادر، فوطه، شال، میزر، مئزر.
- پرده.
- تنه ٔ درخت.
- رشوه. رشوت. پاره. بلکفد. رشوه که قاضی را دهند.
- مزید مؤخر (پسوند) طرف. جانب. ناحیه. سوی. در کلمات زیر: بینی ساره. رَعن؛ بینی ساره ٔ کوه. درساره. رخساره. کتف ساره.
- نام زن ابراهیم پیغمبر و مادر اسحاق است. سارا.