پیران
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
- شاهنامه
ویکیپدیا مقالهای دربارهٔ پیران ویسه دارد |
آوایش[ویرایش]
- [پیر/آن]
اسم[ویرایش]
پیران
- جمع پیر، پیرها.
اسم خاص[ویرایش]
- پیران پسر ویسه، وزیر خردمند افراسیاب در شاهنامه و رئیس یکی از قبایل صحراگردی به نام ترکان، او متحد تورانیان علیه ایرانیان بشمار میرود. چون او و قبایلاش قویترین پس از تورانیان هستند بدین منوال پیران وزیر افراسیاب شناخته میشود. در جنگ دوازدهرخ، افراسیاب شرکت نداشت بلکه فقط جنگجویان پیران بودند.
- گمانی برم زانکِ پیران کنون ..... دواند سوی شاه ترکان هیون
مترادفها[ویرایش]
- رئیس
واژههای مشتقشده[ویرایش]
––––
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
|
منابع[ویرایش]
- شاهنامه: ISBN 964-5566-33-5