آبیاریکردن
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آبیاری/کردَن/
مصدر فعل متعدی
[ویرایش]آبیاریکردن
- (کشاورزی): هدایت کردن و توزیع آب به پای بوتهها یا درختان به منظور کِشت و زرع.
- دهقان پای کوه ...، کرتها را آبیاری میکرد. صادق هدایت
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن