پرش به محتوا

آغشته‌کردن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آغِشته/کردَن/

اسم مرکب

[ویرایش]

آغشته‌کردن

  1. صفت مفعولی از آغشتن؛ آلوده شده، مخلوط شده با چیزی.
    با سه انگشت لاغر و‌ سفیدش ... آن را گرفت به پودر آغشته کرد. «کوشان»

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن