آفتابدادن
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آفتاب/دادَن/
اسم مرکب
[ویرایش]آفتابدادن
- در معرض نور خورشید قرار دادن.
- حوض را دو سه روز آفتاب بدهند. «جمالزاده»
مترادفها
[ویرایش]- آفتاب، آفتاب شدن، آفتاب پریدن، آفتاب گرفتن، آفتاب خوردن، آفتاب چریدن، آفتاب سا، آفتاب اندا، آفتاب بالانس، آفتاب پرست، آفتاب به آفتاب، آفتاب پهن شدن، آفتاب بالا آمدن، آفتاب لب بام، آفتاب گز کردن
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن