آلو

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه‌ لغت[ویرایش]

  • پهلوی

آوایش[ویرایش]

  • /آلِو/

اسم[ویرایش]

آلو

  1. (گیاهی): میوه‌ای خوراکی و گوشتی و تقریباً گِرد با هسته‌ای سخت که انواع گوناگون دارد و گاهی با رنگ خود مشخص می‌شود.
  2. درختی از تیره گل سرخیان از دسته بادامی‌ها و دارای انواع متعدد دارد.
  3. نوعی شربت نوشیدنی در تابستان که با میوجات خشک بویژه انجیل خشک درست می‌کنند.
  4. جزء پسین بعضی از کلمه‌های مرکّب، اخمالو، چاقالو، پشمالو. در آخر واژه‌ها آوانگار آن آلو است.
  5. الو. آلو ... کجایی؟

جستارهای وابسته[ویرایش]


برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن