آماج
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- سانسکریت
آوایش
[ویرایش]- /
'
کهن واژه
[ویرایش]- آماج در زبان معیار باستان ممکن است به دو کلمه آم - آج قابل تجزیه باشد؛ که مفهوم کلی از اصطلاح فوق به معنی زن گرسنه بوده است.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس