تیر
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
فارسی[ویرایش]
ریشه شناسی[ویرایش]
- پهلوی
![]() |
ویکیپدیا مقالهای دربارهٔ تیر دارد |
آوایش[ویرایش]
- [تیر]
اسم[ویرایش]
تیر
- چوب راست و باریک با نوکی آهنین و تیز که با کمان آن را به طف شکار یا دشمن پرتاب کنند.
- نبد کارگر تیر بر گبر اوی ..... ازان تیزتر شد دل جنگجوی
- گلولهای که از تفنگ، توپ و مانند آنها شلیک میشود.
- ماه چهارم از هر ماه شمسی.
- نام روز سیزدهم از هر ماه خورشیدی.
- سیاره عطارد.
- بخش، بهره، نصیب.
- تیْر :(tir) در گویش گنابادی یعنی کشته شدن ، ترور شدن ، به قتل رسیدن ، به نشانه و هدف زدن
استعاره[ویرایش]
- «تیر کسی به سنگ خورده» کنایه از: ناکام شدن، در نقشه خود شکست خورده.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
- شاهنامه: ISBN 964-5566-35-5
برگردانها[ویرایش]
Translations