آنجا
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آن/جا/
اسم مرکب
[ویرایش]آنجا
- آن مکان، مکان مورد اشاره یا مورد نظر که مخاطب آن را میشناسد.
استعاره
[ویرایش]- (گفتگو): آنجای پدر آدم دروغگو، کنایه از: در اعتراض توهینآمیز به کسی که سخنش را دروغ دانستهاند، گفته میشود.
- (گفتگو): از آنجا رانده و از اینجا مانده، کنایه از: آنکه موقعیت قبلی خود را از دست داده و پناه یا موقعیت جدیدی را نیز که در نظر داشته، بدست نیاورده است.
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین