ا
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /اَ/
حرف
[ویرایش]ا
- نخستین حرف از الفبای فارسی؛ الف. در حساب ابجد نماینده عدد یک۱ است.
- در آغاز کلمه، نشانه همخوان همزه است که با یکی از واکههای کوتاه تلفظ میشود، مانند: ابر، اسم و اردک. در وسط و آخر کلمه، نشانه واکه بلند است؛ مانند: دارا یا کرسی همزه مانند: مسأله و منشأ.
- حرف باصدای «زبر» از نخستین حرف الفبای زبان پارسی.
- (پیشوند): برای نفی کردن به کار میرود. «امرداد».
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن
- حیدری ملایری، م. فرهنگ ریشه شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک، ۲۰۰۵
ریشهشناسی۲
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- انگلیسی
حرف
[ویرایش]a
- [[<!]] و
A-, an-, from O.Pers./Av. negation prefix
- appearing before consonants and vowels respectively.
- A couple of examples in Mod.Pers.:
amordâd "immortality, name of the fifth month in the Iranian calendar," anušé; "fortunate, happy," anirani "non Iranian," âhu "vice, defect," âsoqdé "unburnt, half-burnt wood."
Bi- privative prefix, from Mid.Pers. abi-, O.Pers. *apaiy-, Av. apa-.
Nâ- negation prefix "not, no," Mid.Pers. ne, O.Pers. naiy, Av. na-, (particle of negation noit)
, Skt. na-, (ned)
, Gk. né- "not," L. ne-, in-, un-, PIE *ne-.