پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
صفحهٔ اصلی
سرواژهٔ تصادفی
همکاری
قهوهخانه
تغییرات اخیر
ورودی کاربران
واژه درخواستی
تماس با ویکیواژه
راهنما
جستجو
جستجو
ظاهر
کمک مالی
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
کمک مالی
ایجاد حساب
ورود
فهرست
انتقال به نوار کناری
نهفتن
بخش آغازین
۱
فارسی
تغییر وضعیت زیربخشهای فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر فعل لازم
۱.۴
مترادفها
۱.۴.۱
منابع
تغییر وضعیت فهرست محتویات
اتصالیکردن
افزودن زبانها
سرواژه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
یادکرد این صفحه
دریافت نشانی کوتاهشده
بارگیری کد QR
چاپ/برونبری
ایجاد کتاب
بارگیری بهصورت PDF
نسخهٔ قابل چاپ
در پروژههای دیگر
ظاهر
انتقال به نوار کناری
نهفتن
از ویکیواژه
فارسی
[
ویرایش
]
ریشه لغت
[
ویرایش
]
فارسی
آوایش
[
ویرایش
]
/اِتصالی/کردَن/
مصدر فعل لازم
[
ویرایش
]
اتصالیکردن
(برق)
اتصالی
.
سیمها اتصالی کردند و برقِ خانه خاموش شد. «
جعفر شهری
»
مترادفها
[
ویرایش
]
اتصال
،
اتصالات
،
اتصال زمین
،
اتصال آهن
،
اتصال بدنه
،
اتصال ثابت
،
اتصال دادن
،
اتصال کردن
،
اتصال داشتن
منابع
[
ویرایش
]
فرهنگ بزرگ سخن
ردهها
:
برق
اسمهای مرکب فارسی
اسمهای فارسی-عربی
مصدر فعل لازم
مصدر لازم