ارتجالاً
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اِرتِجالَن/
قید
[ویرایش]ارتجالاً
- ارتجال. به ارتجال. به بدیهه، بیدرنگ.
- نباید چنین پنداشت که آنکس که ارتجالاً سخنوری میکند، بیرویه و فکر نکرده سخن میگوید. «محمدعلی فروغی»
کهنواژه
[ویرایش]- ارتجالاً ممکن است در زبان معیار باستان به صورت اَرتَجالَن صرف میشده است.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین